Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8616 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
disembarkation
U
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ship to shore
U
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
detrain
U
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
shoring
U
پیاده شدن در ساحل
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landings
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
alighting area
U
نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
touchdown
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
tac log group
U
گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
touchdowns
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
overhauling
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
grenadier
U
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
disembarked
U
پیاده کردن
set down
U
پیاده کردن
dismounting
U
پیاده کردن
dismounts
U
پیاده کردن
disembarking
U
پیاده کردن
disembarks
U
پیاده کردن
unset
U
پیاده کردن
dismantled
U
پیاده کردن
take down
U
پیاده کردن
dismantlement
U
پیاده کردن
dismount
U
پیاده کردن
dismantles
U
پیاده کردن
dismantling
U
پیاده کردن
dismantle
U
پیاده کردن
demodulation
U
پیاده کردن
disembark
U
پیاده کردن
disassemble
U
پیاده کردن
pedestrianising
U
پیاده روی کردن
pedestrianize
U
پیاده روی کردن
To implement a project.
U
طرحی را پیاده کردن
pedestrianized
U
پیاده روی کردن
pads
U
پیاده سفر کردن
disassembly
U
پیاده کردن موتور
pedestrianizing
U
پیاده روی کردن
dismantling
U
پیاده کردن موتور
pedestrianizes
U
پیاده روی کردن
dismantle
U
پیاده کردن موتور
staking
U
پیاده کردن مسیر
dismantled
U
پیاده کردن موتور
dismount
U
پیاده کردن یا شدن
pad
U
پیاده سفر کردن
setting out
U
پیاده کردن مسیر
dosmount command
U
فرمان پیاده کردن
setting out
U
پیاده کردن نقشه
pedestrianised
U
پیاده روی کردن
pedestrianises
U
پیاده روی کردن
dismantles
U
پیاده کردن موتور
dismounts
U
پیاده کردن یا شدن
dismounting
U
پیاده کردن یا شدن
salvage
U
پیاده کردن کامل قطعات
walked
U
گردش کردن پیاده رفتن
walk
U
گردش کردن پیاده رفتن
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
walks
U
گردش کردن پیاده رفتن
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvaged
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvages
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvaging
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
disassembly order
U
روش پیاده کردن وسیله
removable
U
قابل سوار و پیاده کردن
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
terminal
U
محل پیاده وسوار کردن بارها
removal
U
از بین بردن برداشتن پیاده کردن
terminals
U
محل پیاده وسوار کردن بارها
disassemble
U
پیاده کردن موتور اتومبیل جداکردن
debarkation
U
تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
tramped
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramp
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
tramps
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
air landing
U
پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
ramp
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
peg out
U
کوبیدن میخ چوبی در زمین پیاده کردن
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
ramps
U
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
transit area
U
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
take to pieces
U
پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
roll up
U
پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
overhauls
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauling
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
disassembly order
U
دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
overhauling
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauled
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhaul
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauls
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauled
U
سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
cannibalising
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalised
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
doctrines
U
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
transfer loader
U
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
doctrine
U
اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
pedestrian
U
پیاده
infantry
U
پیاده
footpath
U
پیاده رو
peripatetic
U
پیاده رو
foot bridge
U
پل پیاده رو
side walk
U
پیاده رو
afoot
U
پیاده
foot bank
U
پیاده رو
walkways
U
پیاده رو
walkway
U
پیاده رو
sidewalks
U
پیاده رو
foot slogger
U
پیاده
footway
U
پیاده رو
ganway
U
پل پیاده رو
footer
U
پیاده رو
pedestrians
U
پیاده
foot infantry
U
پیاده
sidewalk
U
پیاده رو
paths
U
پیاده رو
impledge
U
پیاده
pavement
U
پیاده رو
infantry man
U
پیاده
walks
U
پیاده رو
walked
U
پیاده رو
pavements
U
پیاده رو
walk
U
پیاده رو
path
U
پیاده رو
dismounted
U
پیاده
footpaths
U
پیاده رو
on of
U
پیاده
pedestrian bridge
U
پل پیاده رو
pignorate
U
پیاده
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
unhorse
U
از اسب افتادن یا پیاده شدن اسب را از گاری یا درشگه باز کردن
tractor group
U
گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
to pad it
U
پیاده رفتن
footbridge
U
پل پیاده روها
to pad aroad
U
پیاده رفتن
skirmisher
U
پیاده نظام
pad
U
دزد پیاده
implementation
U
پیاده سازی
on foot
U
به صورت پیاده
counterpawn
U
پیاده متقابل
pads
U
دزد پیاده
footbridge
U
پل پیاده روی
hump
U
پیاده روی
impledge
U
پیاده شطرنج
pedestrianism
U
پیاده روی
infantry
U
پیاده نظام
to ride shanks's mare
U
پیاده رفتن
humps
U
پیاده روی
humping
U
پیاده روی
footbridges
U
پل پیاده روی
footbridges
U
پل پیاده روها
on foot
U
پای پیاده
to pad the hoof
U
پیاده رفتن
infantry
U
سرباز پیاده
foot passenger
U
مسافر پیاده
wayfarers
U
مسافر پیاده
kerb
U
حاشیه پیاده رو
mechanized
U
پیاده زرهی
armored infantry
U
پیاده مکانیزه
armored infantry
U
پیاده زرهی
to get off
U
پیاده شدن از
rifle man
U
سرباز پیاده
alight
U
پیاده شدن
alighted
U
پیاده شدن
alighting
U
پیاده شدن
promotions
U
ترفیع پیاده
turnable foot bridge
U
پل پیاده رو گردان
alights
U
پیاده شدن
promotion
U
ترفیع پیاده
disembarks
U
پیاده شدن
disembarking
U
پیاده شدن
regiment of f.
U
هنگ پیاده
hike
U
پیاده روی
get down
U
پیاده شدن
hiked
U
پیاده روی
Recent search history
Forum search
1
Potential
1
strong
1
To be capable of quoting
1
some services are not in full force
1
set the record straight
1
Arousing
1
pedal pamping
1
construed
1
این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1
meaning of taking law
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com